انجمنی

ساخت وبلاگ
امسال کازرون 90 را در 10 بخش بررسی کردم. انشاالله که مفید فایده باشد:

1- انتخابات

2- شعارهای توخالی

3- پریشان و محیط زیست

4- عزل و نصبها

5- تعرفه برق

6- میراث فرهنگی

7- همایشها

8-ورزش

9-امنیت

10-متفرقه
سال 90 را می توان سال میراث فرهنگی و محی زیست نامید و یا از نظر سیاسی سال انتخابات. سالی پر از شور و گرمی. میخواهیم این بار همچون سال گذشته، نگاهی بیندازیم به حوادثی که در طول سال 90 در کازرون گذشت: 1-انتخابات: سال 90 از همان ابتدا با بحثهای انتخاباتی و نشستهای عیدانه نامزدهای احتمالی انتخابات مجلس و بالاخره حول این مساله شروع شد. مسالهای که ابتدا و میانه و انتهای سال ،گرمی و حرارت خاصی به جامعه داد. با این بحثها وارد سال شدیم و با پایان گرفتن انتخابات و معرفی نماینده مجلس نهم مردم کازرون در مجلس شورای اسلامی سال را نیز پایان بردیم. هرچند انتخابات تمام شد اما حواشی آن هنوز ادامه دارد و درست از همان روز پایان انتخابات تلاشهای انتخاباتی مجلس آینده نیز شروع شد. شاید اولین حرکت انتخاباتی نمایندگان فارس به صورت رسمی را در روز 20 فروردین با انتشار نامه آنان به رئیس جمهور در اعتراض به پایین بودن بودجه عمرانی استان دانست. نامهای که پس از ابراز گلایه ائمه جمعه به خصوص آیتا... ایمانی در اولین خطبه نمازجمعه سال 90 شیراز و تهدید به افشاگری ایشان نوشته شد و نماینده کازرون جزء معدود نمایندگان فارس بود که این نامه را امضا نکرد. روز بعد نیز نامه دیگری از سوی نمایندگان فارس به مقام معظم رهبری نوشته شد که در آن به ابلاغ دولت مبنی بر عدم آلایندگی پارس جنوبی اعتراض کرده بودند. نماینده کازرون جزء امضا کنندگان این نامه بود.

شاید اولین حرکت رسمی نامزدهای انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی را بتوان در پیادهروی خانوادگی در اردیبهشت ماه دانست. پیادهروی خانوادگی که به کرکری خواندن بین دو نامزد احتمالی انجامید و هر دو دست به جیب شدند. 

همچنین شروع به ساخت ساختمانهای جدید مرکز آموزش عالی کازرون در فروردین 90 و تلاش برای دانشگاه شدن آن که در آبان ماه به دانشگاه تبدیل شد و همچنین فعال شدن تونل محرم پس از وعده و وعیدهای بسیار یکی از نامزدهای انتخابات را شاید بتوان از جمله فعالیتهای انتخاباتی دانست.

با همه اینها بالاخره به انتخابات نزدیک میشویم و اولین گامهای انتخابات با انتخاب هیات اجرایی در روز 7 دی ماه شروع میگردد. 9 دی پس از نامنویسی نامزدها معلوم میشود که 14 نفر برای رقابتهای انتخاباتی وارد گود شدهاند. 10 روز بعد در بررسی اولیه توسط هیات اجرایی تنها صلاحیت 8 نفر تایید میگردد. دوم بهمن هیات نظارت بر انتخابات شورای نگهبان در بررسی اولیه خود صلاحیت 5 نفر را تایید میکند. 4 روز بعد سیروس که تایید صلاحیت شده است اعلام میکند که حوزه انتخابیه خود را از کازرون به شیراز منتقل کرده است. روز 22 بهمن شورای نگهبان بالاخره تایید صلاحیت10نفر اعلام میکند، تا با یکدیگر بر سر نمایندگی مجلس به رقابت برخیزند.

بهمن به رژه نامزدهای انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی بدل شده و نامزدها با طرفدارانشان در راهپیمایی شرکت نمودهاند. و این آغاز رقابت است. هرچند از ابتدای سال همه نامزدهای احتمالی با شرکت در مراسمهای مختلف از مراسمهای ملی-مذهبی گرفته تا ختمها، تا ارسال پیامک به تلفنهای همراه و ایمیل و گذاشتن نظر بر وبلاگها و سایتهای شهروندان به مناسبتهای مختلف ملی- مذهبی یا حتی بیمناسبت اقدام به تبلیغات زودهنگام کرده بودند اما اکنون وارد فاز دیگری از تبلیغات زودهنگام خود شدند.

اسفند زمان تبلیغات شروع شد و صبح 5 اسفند شهر مملو  از اقلام تبلیغاتی نامزدها گردید و شب همان روز شهر بسیار شلوغ شد به خصوص در مرکز شهر. عبور و مرور به کندی صورت میگرفت. حضور بعضی بانوان بدحجاب برای تبلیغ، صدای مردم و بعضی مسئولین را درآورد و منجر به این شد که امام جمعه در خطبههای نمازجمعه ابراز تنفر خود را از سوءاستفاده تبلیغاتی از جنس زن اعلام کرد. و این شد که در روزهای بعد صدای اعتراض بعضی از نامزدها هم درآمد و نیروی انتظامی توانست تعدادی از زنان ودختران بد حجاب را  بازداشت نماید.وبعد شایع شد که اینها از جای دیگر آمده اند تا از این موقعیت سوء استفاده نمایند. پخش سیدیهای حاوی توهین و تهمت باعث شد تا نیروی انتظامی دست به کار شود و تعدادی دیگر را در این زمینه بازداشت نماید. این بازداشتها به این جا ختم نشد و با کمک نامزدها و طرفداران آنها که متخلفین و برهمزنندگان امنیت را با شعارهای مرگ بر منافق از خود میرا ندند ،عدهای نیز که قصد برهم زدن اوضاع و ایجاد درگیری بین طرفداران نامزدهای را داشتند توسط نیروی انتظامی بازداشت شدند. اما شلوغی شهر به خصوص در شبهای پایانی نیروی انتظامی را بر آن داشت تا خیابانهای منتهی به مرکز شهر را ببندد.  

این انتخابات، بینظیر بود. از این جهت که هیچگاه شهر این همه شلوغی را به یاد ندارد. شلوغیهایی که احتمال درگیری در آن بسیار زیاد بود اما به همت نیروی انتظامی و کمک مردم اگر درگیری نیز بوجود میآمد سریع برطرف میشد. اما با این وجود سطح تخلفات تبلیغاتی و انتخاباتی در آن بسیار بالا بود.  میزان حضور مردم در پای صندوقهای رای در کازرون نیز از اعجابهای این انتخابات به شمار میآید. در پایان دکتر شاهین محمدصادقی با رای قاطع وبا فاصله قریب   دوازده هزار رای با نفر دوم ، به عنوان نماینده مردم کازرون انتخاب شد که در همان روز دکتر غریب فاضلنیا، نامزد رد صلاحیت شده و همچنین مهندس بادآهنگ رقیب سابق و حامی رقیب محمدصادقی در دوره اخیر به محمدصادقی تبریک گفتند. دهقان ناصرآبادی که با اختلاف قریب دوازده هزار رای نفر دوم شد ولی در عین حال دست به شکایت زده است.در حالی که در دوره قبل خودش با اختلاف حدود هزار هشتصد رای از محمد صادقی پیشی گرفت وراهی مجلس شد و محمدصادقی  در اولین نطق خود پس از پیروزی از همه نامزدها دعوت نمود تا او را یاری دهند.واعلام کردکه دست برادری و همکاری تمامی نامزدهای حاضر دراین دوره از رقابتهای انتخاباتی در کازرون را به گرمی می فشارم و امیدوارم با پایان رقابت ،رفاقت ها آغاز و تلاش جمعی برای سازندگی این خطه عزیزوخدمت به مردم شریف سرعت بیشتری یابد.

2- شعارهای توخالی: پس از آن که آزادراه شیراز-بوشهر شروع شد نامزد احتمالی داد سخن داد که باید این پروژه بازنگری شود و یا این که پس از شروع راهآهن جنوب و عدم عبور از کازرون باز داد سخن داده شد که ما کاری میکنیم تا راهآهن گلگهر به اهوازاز مسیر فراشبند کازرون بگذرد  بگذرد اما دریغ از .... که بیشتر به شعارهای انتخاباتی میماند تا ....همچنین شعارهایی از جنس شهرستان شدن بعضی بخشها و حتی استان شدن کازرون که باعث بوجود آمدن جوی ملتهب در شهرستان شد. اما ادعاهای توخالی دیگری نیز از مسئولان شهرستانی داریم همچون: ایجاد 650 فرصت شغلی توسط صندوق مهر امام رضا، تلاش برای ثبت بیشاپور در شمار آثار بینالمللی، احیای پریشان، بیمارستان، اصلاح تعرفه برق، ایجاد بیش از 2000فرصت شغلی، درخواست ایجاد فرودگاه در روز قدس، کازرون اولین شهری که تلوزیون دیجیتال در فارس را خواهد داشت در حالی که اکنون بسیاری از شهرستانهای استان از آن برخوردار شدهاند اما کازرون نه، جشنواره گل نرگس، پتروشیمی کازرون و بازگشایی دوباره نماد آن در فرابورس و سقوط ارزش آن در چند روز، ایجاد کمربندهای حفاظتی برای دشت برم که سودی نداشت، ایجاد کمربند محافظتی برای پریشان که باز هم سودی نداشت،

3- پریشان و محیط زیست: دومین مسئلهای که تقریباً تمام سال حول آن صحبت شد مسئله پریشان و محیط زیست به خصوص دشت برم بود.

تازه عید را پشت سر گذاشته بودیم که مرضیه برومند کارگردان خوشنام سینما و تلوزیون دوربین خود را به کازرون آورد تا مجموعه تلوزیونی »آب پریا« را که با موضوع تالابهای ایران میساخت این بار پریشان سازد. فردای آن روز مدیرکل محیط زیست استان نسبت به برداشتهای غیرقانونی از چاههای مجاز اطراف پریشان هشدار داد. این هشدارها در اردبیهشت ماه رنگ دیگری به خود گرفت و عامل اصلی خشکسالی پریشان اعلام شد. 22 اریبهشت گندمی رئیس سازمان جهاد کشاورزی کازرون از برچیده شدن تمام تاسیسات غیرقانونی اطراف پریشان خبر داد. 3 روز بعد، بعد از 3 سال جاده سازی بر پیکر بیجان پریشان متوقف شد. خبر خوشی رسانهها را به وجد آورد:»چشمه شنگ جان گرفت.« 19 خرداد خبر از احیای ماهیهای پریشان و بازگشت گونهها به تالاب شد در حالی که پریشان هنوز خشک است. مشاور ارشد بینالملل حفاظت از تالابها در مرداد گفت که فعالیتهایی برای حفاظت از پریشان انجام دادهایم. و 10 روز بعد پریشان در مسیر خشکی مجدد قرار گرفت. و زنگ خطر پریشان به صدا درآمد. حفاظت آبزیان آن آغاز شد. هنوز مرداد پایان نگرفته بود که خبر از گسترش 50 هکتاری نیزارهای خشکیده داشت. مهر مسئولان به فکر احیا و نجات پریشان افتادند. مدیرکل محیط زیست فارس از اختصاص 50 میلیون مترمکعب آب حق آبه پریشان و بختگان خبر داد. اما این کارها نیز نتیجهای نداشت و آخرین کورسوی امید احیای پریشان که چشمه بنگ بود در نیمه آبان خشکید. 10روز بعد یکی از فعالان محیط زیست در نامه به دادستان خواهان برگزاری دادگاه قتل پریشان شد تا شاید آخرین گام را بردارد. دادستان نیز 8آذر خبر نخستین مرحله طرح کمربند حفاظتی پریشان را اعلام کرد. در حالی اردیبهشت ماه گندمی از جمعآوری تمام تاسیسات غیرقانونی اطراف پریشان داده بود اما دوباره اعلام شد که 73 حلقه چاه غیرمجاز اطراف پریشان بسته شدند. اواخر دی در حالی خبرگزاریها خبر از احیای پریشان دادند که چند روز بعد آن در اتفاقی نادر پریشان خودسوزی کرد. این خبر به سرعت تمام رسانههای کشوری و بینالمللی را پر کرد. مسئولان محیط زیست در صدد جلوگیری از گسترش آن برآمدند اما مردم که برای دیدن این پدیده نادر راهی پریشان شده بودند بدون درک موقعیت خود با روشن کردن آتش باعث بوجود آمدن آتش بر نعش پریشان شدند. حتی زدن کانال نیز نتوانست از خودسوزی پریشان بکاهد. اواسط بهمن با آب دار شدن چشمه رنجان خودسوزی پریشان نیز مهار شد. 10 روز بعد عملیات آبرسانی به پریشان شروع شد. با بارندگی دیگری رودخانه قلعه نارنجی پریشان نیز آبدار شد. بیملاحظگی عدهای از مردم 8 هکتار از پریشان را در آتش سوزاند و رئیس اداره محیط زیست گفت: بارندگیهای اخیر تاثیری در احیای پریشان نداشت.

دشت برم نیز در آذر ماه دچار بحران شد و به سرعت در نیمه آذر کمربند حفاظتی از آن بسته شد. 23 آذر بدترین موقعیت جنگلهای کشور به جنگلهای دشت برم داده شد. دی ماه آفات بر دشت برم حمله کردند. لازم به ذکر است که در ابان با انتشار خبر درختان دشت برم منبع سوخت اهالی طوماری از سوی مردم در اعتراض به تخریب جنگل دشت برم منتشر شد.که در پی آن دفتر منابع جنگلی سازمان جنگلها پرونده تصرفات دشت برم را در دادسرا به جریان انداخت.

در مرداد نیز 11 هکتار از جنگلهای بخش نودان در آتش سوخت.

با این همه 6 بهمن بزرگترین ایستگاه تولید پیاز گل نرگس در کازرون راهاندازی شد. هرچند جشنواره گل نرگس پس چند بار تعویق هیچ گاه برگزار نشد.

4- عزل و نصبها: حوادث سال 89 در مورد عزل و نصب فرماندار کازرون، امسال در استانداری فارس رخ داد. این اتفاقات با استعفای قاسمی، فرماندار شیراز در اردیبهشت شروع شد. ماجرایی که به افشاگریهای او در رسانههای کشور انجامید. استانداری که رفت و استانداری که مردم فارس او را نپذیرفتند و دربهای استانداری را قفل کردند. اعتراضاتی که با آمدن صادق عابدین به عنوان استاندار فارس تمام شد.

اردیبهشت با پایان گرفتن دوره شهرداری تدین، شورای شهر موصلی شهردار بالاده را بی سر و صدای خاصی به شهرداری برگزید.

اواسط اریبهشت بود که در پی عزل بخشدار خشت مردم این شهر اعتراضات خود را بر عزل و نصب بخشداری خشت با تجمع در مقابل بخشداری شروع کردند. این اعتراضات با قفلهای مردمی بر درب بخشداری ادامه پیدا کرد. ائمه جمعه خشت، کازرون و شیراز را به واکنش در مقابل این عمل مسئولان اجرایی استان واداشت. پس از چندین روز قفل بخشداری شکسته شد.

اما ماجرا این جا پایان نگرفت و دهم خرداد مردم بخشدار جدید را از بخشداری بیرون کردند. با انتصاب بخشدار دیگری برای خشت اعتراضات پایان گرفت.

شهریور ماه بود که زمزمههایی مبنی بر تغییر مدیریت سازمان تربیت بدنی کازرون پیچید. این امر با اعتراض بانوان ورزشکار و سپس سایر ورزشکاران با تجمع روبروی فرمانداری به ابقای حسینپور انجامید.

اما در طول سال 90 احد نیاکان رئیس   شورای شهر کازرون واز اعضای فعال این شورااستعفا داد. این استعفا هرچند در آرامش پذیرفته شد اما حواشی خاص خود را داشت. چند ماه بعد نیز بهدخت مصلاییپور یکی دیگر از اعضای شورای شهر استعفا دادوعلیاکبر فرشتهحکمت بعدازماها خلاءایجاد شده وعدم اقدا مات لازم شورا برای جایگزینی علی البدل ،با لاخره بعد ازانعکاس در جرائد واعتراضات مردمی ومسئولان برای بار دوم وارد شورا شدهمچنین هیبتا... بهرامزاده نیز به عنوان عضو علیالبدل دوم به جای خانم مصلاییپور وارد شورا شد. ورود این دو نفر با نامه استانداری و پس از کش و قوسهای زیادی همراه بود.

آبان خبر برکناری رئیسی فرماندار کازرون ،حامیان نماینده را واداشت تا حوادثی از جنس سال گذشته به وجود آورند اعتراضات آنان مبنی بر برکناری فرماندار تنها به لغو جلسه تودیع و معارفه در همان روز انجامید و اندکی بعد مراسم تودیع و معارفه در آرامش برگزار شد و محمدی با سابقه چندین سال فرمانداری ، سکان فرمانداری کازرون را در دست گرفت.

5- تعرفه برق: مسئله تعرفه برق کازرون از جمله مسایلی بود که از ابتدای سال شروع شد و تا روزهای پایانی سال همچنان یکی از خواستههای به حق مردم کازرون بود.با آغاز گرما در خرداد ماه و بالا بودن تعرفه برق، خرسند در خطبههای نمازجمعه خواستار اصلاح آن شد. 24 خرداد دهقان ناصرآبادی تذکری را در این زمینه ایراد کرد. 15 تیر ائمه جمعه شهرستان کازرون در نامهای به وزیر نیرو خواستار اصلاح تعرفه برق شدند. شهر متشنج شد. و اعتراضات مردمی بالا گرفت. 7 مرداد رئیسی فرماندار کازرون بالا بودن تعرفه برق را اجحاف در حق کازرونیها دانست. دو روز بعد وزیر نیرو دستور بررسی ان را صادر کرد. نماینده نیز در نطقهای پیش از دستور خود این مساله را عنوان کرد. امام جمعه از مردم خواست تا صبر و حوصله نمایند تا مسئولین به جد پی گیری نمایند و اعتراضات مردمی کاهش یافت. هرچند با قول مساعد وزیر نیرو تقریباً آرامش به شهر برگشت اما در نیمه بهمن ماه امام جمعه محترم در نمازجمعه خواستار اصلاح تعرفه برق قبل از رسیدن تابستان شد.

6- میراث فرهنگی: میراث فرهنگی ما که نشانه هویت ملی ماست از جمله مسایل بسیار مهمی بود که در طول سال 90 گاه به رسانههای کشوری و بینالمللی نیز کشیده شد.

شاید بتوان گفت که یک و نیم میلیون نفر گردشگری که در عید 90 از کازرون دیدن کردند بیشتر برای دیدن همین میراث فرهنگی بود. اما جای بسی تاسف است که شهر ما با قدمتی اینچنین و با داشتن میراث گرانبهایی چون سرمشهد و بیشاپور به تازگی دارای اداره میراث فرهنگی شده است.

19 اردیبهشت امسال برای دومین بار یک مستند تاریخی در منطقه تاریخی بیشاپور فیلمبرداری شد. مستندی درباره سلمان فارسی.

در زمینه میراث فرهنگی شاید هیچ گونه خبر خوشی نداشتیم دقیقاً همچون محیط زیست که هر چه میشنیدم و میخواندیم خبرهایی منفی بود و تاثرآور. اواسط اردیبهشت خبر رویش درختی بر تاج شاهپور را شنیدم. آن هم نقشی پر ارزش. نقش پیروزی ایرانیان بر امپراطوری رم.

شاید یکی از خبرهای خوش میراث فرهنگی افتتاح سایت این سازمان در کازرون بود که کازرون را وارد عرصه گردشگری مجازی میکرد. در همان روز فرماندار اعلام کرد که 220 اثر تاریخی کازرون در فهرست آثار ملی است. و دو روز بعد یعنی 4 خرداد خبر از تمهیدات لازم برای پیوستن بیشاپور به فهرست آثار جهانی منتشر شد. 19 خرداد 160 میلیون ریال اعتبار برای مرمت چهارطاقی جره بالاده اختصاص داده شد که کار این مرمت شهریور ماه به اتمام رسید. اما در اولین روزهای تابستان خبر تبدیل کاروانسرای کمارج به زمین فوتبال منتشر شد. و باز هم خبر ویرانی یک اثر تاریخی دیگر. قلعه دختر با قدمتی 1700 ساله. شاید انتشار همین اخبار بود که در 25 مرداد 2 میلیارد ریال برای مرمت آثار تاریخی کازرون اختصاص داده شد. اما مثل همیشه معلوم نیست این پولها کجا میرود که یک ماه بعد بزرگترین کتیبه پهلوی جهان یعنی کتیبه کرتیر در مرز نابودی قرار میگیرد و کاروانسرای میان کتل تنها کاروانسرای سنگی ایران در حال تخریب.

اما برای اولین بار در هشتادمین سال ثبت ملی شدن بیشاپور اشیای مکشوفه در آن به نمایش عموم گذاشته میشود.

تابستان در حال پایان است که استاندار کمک 50میلیونی خود را به بیشاپور رسانهای میکند. و در اواسط مهر باردیگر پای باستانشناسان ایتالیایی به بیشاپور باز میشود. در آبان معبد آناهیتا استحکام بخشی میشود. و در آذر خبری که بینالمللی میشود. گرز بهرام شکست ،خبری که رسانههای ملی و بین المللی آن را پوشش میدهند و مسئولان مربوطه به سرعت دست به کار مرمت میشوند. هرچند مرمت به سرعت انجام پذیرفت اما ... اوایل دی مدیرکل میراث فرهنگی میگوید جهت کاوش در بیشاپور هر میزان هزینه لازم باشد را میدهیم. 17 دی برج تنگ مناره نیز در فهرست آثار ملی قرار میگیرد. و بهمن و صدور مجوز حفر چاه در منطقه باستانی سرمشهد. و طرحهای حفاظتی از بیشاپور . و در انتهای سال غار شاپور خبرساز میشود.

7- همایشها: در طول سال 90 همایشهایی برگزار شد که از اهمیت ویژهای برخوردار بودند. که اولین آن برگزاری مسابقات قرآنی پنجگانه استانی در کازرون در اردیبهشت ماه. همایش ستیغ سخن با حضور وزیر ارشاد. اولین همایش سرمایهگذاری که با حاشیههایی زیادی همرا بود. در اردیبهشت حاج کاظم پدیدار مسئول هیئت رزمندگان اسلام کازرون خبر از برگزاری همایش بزرگ سوسنگرد میدهد. فرماندار نیز قول مساعد برای همکاری و آمادهسازی تندیس شهدای کازرونی سوسنگرد میدهد. شهر به همت خانوادههای شهدا مزین به تمثال شهدا میشود. این کار نیز با حواشی زیادی روبرو میشود. عدهای قصد بهرهبرداری از این همت مردمی دارند که با طومار خانوادههای شهدا و انعکاس آن در نشریات نمیتوانند. در چهارم مرداد پدیدار رنجنامه خود را در انتقاد به عدم همکاری فرمانداری و مسئولین شهرستان در برگزاری همایش سوسنگرد منتشر میکند. و بالاخره با همه حواشی که همایش کشوری سوسنگرد دارد این همایش در اواخر آذر برگزار شد. خرسند نیز در خطبههای نمازجمعه خواستار احداث یادمان شهدای کازرونی در سوسنگرد میشود کاری که آیتا... ایمانی در زمانی که امامت جمعه کازرون را داشت میخواست انجام دهد ولی مجالی مناسب نشد . همایش فرهنگ و مدیریت در توسعه پایدار را سازمان جهادکشاورزی برگزار میکند. اما کنفرانس علمی فناوری اطلاعات و جهاد اقتصادی که کنفرانسی علمی و کشوری است توسط مدیریت دانشگاه سلمان فارسی درآن دانشگاه در روز ابتدای تبلیغات انتخاباتی بر گزار شد ولی به علت جو انتخاباتی در حاشیه قرار میگیرد هرچند به صورت بسیار خوبی از آن استقبال شده بود.

8-ورزش: در عرصه ورزش هرچند هندبال کازرون دچار افت و خیزهایی فراوانی گردید. اما در کل ورزش کازرون در طول این سال موفق ظاهر شد.

در ابتدای سال سازمان تربیت بدنی برای رفع مشکلات تیم هندبال 50میلیون تومان به تیم و به هر بازیکن یک سکه میدهد. پس از شکستهای متوالی، تیم هندبال بالاخره در اواسط اردیبهشت میتواند به پیروزی برسد. این پیروزی دردی را از تیم هندبال دوا نمیکند و سرمربی آن خبر از سقوط به دسته اول میدهد. که این امر در آخر اردیبهشت به وقوع میپیوندد. در اوایل مهر بهادر ریاضی سکان هیات هندبال را در دست میگیرد. ریاضی از همان ابتدا سعی دارد تا تیم را به لیگ برتر برگرداند. موانع کار ریاضی را از پای در میآورد و در 15 آذر استعفا میدهد. هرچند پذیرفته نمیشود. شکستها و بداخلاقیهایی که تماشگرنماها دارند بالاخره هندبال را از چند بازی با تماشگر محروم مینماید. ریاضی به استیفای حق تیم دست میزند.  شهرداری نیز به عنوان حامی مالی تیم هندبال وارد گود میشود. و بالاخره تیم کازرون بخشیده میشود. در آخرین ماه سال شاهد دعوت یکی از بازیکنان هندبال کازرون به تیم ملی هستیم.

هنوز نوروز تمام نشده، ووشوکاران کازرون عیدی خوبی به مردم میدهند و در مسابقات استانی، تیم ووشو برادران مقام سوم و تیم ووشوی خواهران مقام اول را کسب مینمایند. ووشوکاران قائمیه در آخر مرداد موفق به کسب 6 مقام اولی در استان فارس میشوند.

فوتبال کازرون که قصد دارد بار دیگر به صحنه بیاید نونهالان خود را تربیت میکند. اما در اولین رویارویی با تیم لار شکست میخورد. اما در مسابقات فوتبال لیگ نوجوانان 6 استان جنوب کشور در 15 اردیبهشت که در کازرون برگزار شد به مقام دوم دست مییابد.

تیم فوتسال دانشگاه آزاد کازرون در اردیبهشت ماه می تواند مقام برتر را در مسابقات فوتسال دانشگاه آزاد منطقه یک کشور کسب نماید.

در رشته بدنسازی نیز پهلوان کازرونی بر سکوی دنیا مینشیند. رشتهای جدید که کمتر به آن توجه میشود.

کاراته به عنوان دومین رشته ررزمی در سال90 دارای درخشش بسیاری خوبی است. هیات کاراته کازرون در 25 اردیبهشت مقام برتر استان را به خود اختصاص میدهد. 24شهریور در مسابقات استانی تیم کاراته فارس بر سکوی نایب قهرمانی میایستد. سال90 مسابقات کاراته کشوری در آبان ماه در کازرون برگزار میشود که به قهرمانی فارس در آن میانجامد.

تیم کنگفوی کازرون نیز در رده نونهالان سوم و در رده بزرگسالان در کشور اول میشود.

9-امنیت: در ابتدای سال سروقد از کاهش 51درصدی جرایم در نوروز خبر میدهد. و یک هفته بعد قاتل سریالی کنارتخته که در سال 89 خبرساز شده بود به دار مجازات آویخته میشود.

همدست او نیز چند روز بعد به چنگال قانون اسیر میشود. در روزهایی ابتدایی رمضان فرد مستی در یکی از خیابانهای مرکزی شهر با عربدهکشی و قتل یک نفر جوناآرامی را در شهر بوجود میآورد. این فرد در همان روز توسط نیروی انتظامی دستگیر میشود. امام جمعه خواهان اعدام آن فرد در همان نقطه میشود. بازداشت شهردار قائمیه با اتهام فساد مالی یکی دیگر از موارد امنیتی بود. اما آن چه که مهم است این که فرمانده انتظامی کازرون از مقام اول کازرون در فارس در موضوع کشف سلاحهای غیرمجاز است.

آبان با خبر قتل دو مرد در کنارتخته که قربانی انتقامجویی پسر جوانی شده بودند شروع شد. قاتل فراری روز بعد دستگیر میشود. هرچند قتل دختر نماینده اسبق کازرون در تهران اتفاق افتاد اما به سرعت به عنوان خبر اول رسانههای کشوری و بینالمللی و مردم کوچه و بازار شهر شد. مراسم او در یکی از مساجد کازرون برگزار شد. قتلی مرموز که هنوز سر به مهر دارد. اواسط اسفند خبر مردی که دایی همسر خود را کشت منتشر شد. و دو روز بعد خبر اعدام قاتل بسیجی شهیدی که سال گذشته در بخش خشت به شهادت رسیده بود.

10-متفرقه: اما مسایلی دیگری هم بود که بنا بر اهمیت آن نمیتوان از آن گذر کرد. یکی زلزلهها ئی بود که در طول سال دست از سر کازرون برنداشتند و تقریباً تمام بخشها غیر از بخش مرکزی را لرزاندند. سد نرگسی که با حضور وزیر نیرو کلنگ آن بر زمین زده شد. دیدار مردم کازرون همگام با مردم فارس با امام خامنهای در اردیبهشت ماه. درگذشت دکتر طاهری، انقلابی معروف کازرون و حاج معنویان از سابقین انقلابیون کازرون. واگذاری زمینهای شهرکهای صنعتی جره بالاده و چنارشاهیجان. قضایای زمین بیمارستان وعدم رفع مشکل آن هنگام  کلنگ زنی که بحمدا لله بعداز ماه ها  گفته شد که رفع مشکل شده است . چاپ سوم کتاب باران و بوران در طول یک سال. این کتاب در تیر در کازرون رونمایی شد و به مباحث دفاع مقدس و به لهجه کازرون نوشته شده است. و پایان سال اعلام شد که این کتاب زیر چاپ چهارم  است. طومار 18 هزار امضایی کازرونی ها به وزیر راه در مورد آزادراه شیراز بوشهر که به هیچ جا نیانجامید. موافقت با پتروشیمی نودان در غیاب پتروشیمی کازرون. سرمازدگی بیسابقه و خسارات زیادی که کشاورزان کازرونی از این سرمازدگی دیدند. افتتاح اولین رصدخانه کازرون پس از قرون متمادی بر روی ساختمانهای جدید دانشگاه سلمان فارسی کازرون. از جمله این موارد بودند.  

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 318 تاريخ : چهارشنبه 24 اسفند 1390 ساعت: 12:19

در دل تنهایی

جای بگرفته دلم

حال فریاد زدن را

ز فلک می خواهم

آه

خنده ام ماسیده

گریه ام باریده

یار من را تو بهار

شاید

برسانی بر من

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 354 تاريخ : دوشنبه 8 اسفند 1390 ساعت: 20:24

چهارشنبه و پنجشنبهای که گذشت، دانشگاه سلمان فارسی کازرون برای اولین بار یک همایش کشوری را با عنوان فناوری اطلاعات و جهاد اقتصادی برگزار نمود.

این کنفرانس علمی خارج از همه مسایل (که باید گفت به عنوان اولین حرکت و گام در راه جنبش نرمافزاری در کازرون بسیار عالی بود) مرا بر آن داشت تا این مقال را بنگارم.

در روزهای آغازین انتخابات این همایش برگزار شد تا در هیاهوی انتخاباتی گم شود و اصلاً دیده نشود. شاید اگر برگزار کنندگان این همایش را در زمان پس از انتخابات برگزار مینمودند انعکاس بهتر و بیشتری میتوانست داشته باشد. غیر از این موضوع چند نکته دیگر ضروری مینماید که بیان گردد:


چهارشنبه و پنجشنبهای که گذشت، دانشگاه سلمان فارسی کازرون برای اولین بار یک همایش کشوری را با عنوان فناوری اطلاعات و جهاد اقتصادی برگزار نمود.

این کنفرانس علمی خارج از همه مسایل (که باید گفت به عنوان اولین حرکت و گام در راه جنبش نرمافزاری در کازرون بسیار عالی بود) مرا بر آن داشت تا این مقال را بنگارم.

در روزهای آغازین انتخابات این همایش برگزار شد تا در هیاهوی انتخاباتی گم شود و اصلاً دیده نشود. شاید اگر برگزار کنندگان این همایش را در زمان پس از انتخابات برگزار مینمودند انعکاس بهتر و بیشتری میتوانست داشته باشد. غیر از این موضوع چند نکته دیگر ضروری مینماید که بیان گردد:

برای این کنفرانس علمی که از دانشگاهها و موسسات غیرانتفاعی آموزش عالی از سراسر کشور در آن شرکت کردند هزینه و وقت بسیاری گذاشته شد. هم دانشگاه و مسئولین دانشگاه و هم دانشجویان که تحت مدیریت ریاست دانشگاه تمامی آنان در برگزاری آن هر یک به نوعی دخالت داشتند. اما سئوال این است که خروجی آن چیست؟

این همه تفکر و تعقل و اندیشه در مخیله جوانان و دانشگاهیان، در این کنفرانس صورت خارجی مییابد و ارائه میگردد. تئوریهایی در علوم انسانی که میتواند منشاء بسیاری از خدمات در کشور و یا شهرستان گردد. اما...

چند سال پیش بود که رهبر معظم انقلاب درخواست جنبش نرمافزاری را از سوی جامعه دانشگاهی نمود. حالا به حول و قوه الهی وقتی در شهر کوچکی مثل کازرون یک کنفرانس علمی قابل قبول صورت میگیرد حتماً در شهرها و دانشگاههای بزرگتر کنفرانسهایی از این دست هر ساله با سطح علمی بسیار بالاتری انجام میگیرد. اما باز سئوال تکرار میگردد ثمره این کنفرانس ها چیست؟ و چرا هیچ خروجی را از این کنفرانسها در صحنههای اجرایی کشور نمیبینیم؟

آری به نظر میرسد دلیل آن دوری و فاصلهای است که دانشگاه به عنوان نظریهپرداز برای فعالیتهای اجتماعی و اجرایی با سطح جامعه و مسئولین اجرایی دارد. هرچند مسئولین خود داعیه دانشگاهی بودن و در دانشگاه بودن را داشته باشند.

تولیدات دانشگاه متناسب و برای جامعه نیست یا این که اصلاً برای جامعه ایرانی و اسلامی ما طراحی نمیگردند.

این مسئله که دوری دانشگاه از سطح جامعه درحالی که دانشگاهیان خود از جامعه هستند از کجا نشات میگیرد؟

مثلاً در همین همایش بسیاری زیاد در باب اقتصاد و بازار و رفتار با مشتری یا مسایلی از این دست مطرح شد که میتواند برای بازاریان ما مفید فایده باشد. اما آیا بازاریان در آن شرکت داشتند؟ (هرچند میدانیم که این مباحث علمی و همان دانشگاهی است و یک بازاری عوام نمیتواند از آن بهره گیرد که باز برمیگردیم به همان نکته قبل دوری از جامعه؛ این در حالی است که در جوامع پیشرفته بازار بر اساس همین تئوریهایت که میچرخد.)

در این همایش بحثهای بسیاری پیرامون موضوع گردشگری در قسمتهای مختلف مانند گردشگری پزشکی، گردشگری مجازی، گردشگری کشاورزی و ... مطرح شد.

این جا دیگر جای انسانهایی که بگوییم عام هستند و تخصص ندارند نیست. جایگاه مسئولین شهرستانی است. اما عدم حضور انان در این کنفرانسها مسلماً جهل آنان را از مسایلی که در آن گذشته فراهم می نماید.

مسئول سازمان گردشگری یا فرماندار یا اداره ارشاد یا ... که متولیان اصلی این بخشند در این همایشها معمولاً خالی است. پس تئوریها و مسایل مطرح در این باب همیشه از محدوده سالنهای کنفرانس دانشگاهها و یا جاهایی که این گونه کنفرانسها در آن برقرار میگردد خارج نمیشود. و به همین دلیل است که فعالیتهای مسئولین بسیاری سطحی و به شکلی سنتی ادامه مییابد.

نکته قابل توجه دیگر در این کنفرانس این بود که تنها عده محدودی میتوانستند در آن حضور یابند.

عدم حضور دانشجویان و اساتید دانشگاههای دیگر کازرون و یا حتی دانشآموزان در آن یک نقطه ضعف برای آن به شمار میآید. هرچند میدانیم که هزینه و نظم جلسه باید به شکل خاصی باشد و مسئولین احتمالاً برای همین این گونه عمل کردهاند.

در پایان جا دارد تا از برگزار کنندگان این کنفرانس علمی تشکر و خسته نباشید گفت.

باید این نکته نیر به مسئولین امر گفته شود که اگر فرصت حضور در این کنفرانس را نداشتند بایستی از طریق دانشگاه آن چه را که مربوط به حوزه فعالیت آنان است دریافت نمایند و دانشگاه نیز بایستی خروجی و ثمره این کنفرانس را در حوزههای مختلف به مسئولین مربوط به آن حوزه ارائه دهد تا بتوانند ثمره این همه زحمت و فعالیت دانشگاهیان را در عرصه اجرا به کار گیرند که این امر میتواند کشور را در مسیر پیشرفت و ترقی جلو ببرد.

 

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 335 تاريخ : دوشنبه 8 اسفند 1390 ساعت: 16:55

بهمن ماه یاد آور انقلابی است که با تاسی از انقلاب تکاملی اسلام به رهبری خاتم الانبیا محمد مصطفی شکل گرفت.

براستی ویژگی مهم این انقلاب چیست؟

آری همان نیم جمله ای که در بالا گفتم. انقلاب اسلامی انقلابی است تکاملی.

یعنی مدام در حالی پیشرفت و تکامل است و هیچ گاه یک انقلابی مسلمان حق توقف ندارد.

یعنی دائم باید بجوشد و حرکت ایجاد کند.

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 342 تاريخ : چهارشنبه اسفند 1390 ساعت: 20:3

باتوجه به آمارهای موجود و جداول تنظیم شده، از میان نمایندگان فارس نمایندهسروستان  47 جلسه غیبت، 2261 تاخیر و تنهابا 3 نطق پیش از دستور، علی اصغر حسنی نماینده لارستان با 5 جلسه غیبت، 2089تاخیر، و 3 نطق پیش از دستور، غلامرضا دهقان ناصرآبادی  2 جلسه غیبت، 1480 تاخیر و 4 نطق پیش از دستور،جعفر قادر نماینده شیراز با 6 غیبت، 509 تاخیر و 14 نطق پیش از دستور، محمدحسندوگانی نماینده فسا با 4 غیبت، 477 تاخیر و 3 نطق پیش از دستور، محمدمهدی افشارنماینده داراب با 12 غیبت، 453 تاخیر و 3 نطق پیش از دستور، سید حسین ذوالانوار با6 غیبت، 443 تاخیر و بدون هیچ نطق پیش از دستور، محمدرضا رضایی نماینده جهرم با 4غیبت، 310 تاخیر و 3 نطق پیش از دستور، سید احمدرضا دستغیب نماینده شیراز با 11غیبت، 251 تاخیر و 4 نطق پیش از دستور، داود محمدجانی نماینده آباده با 4 غیبت،233 تاخیر و 4 نطق پیش از دستور، سید یونس موسوی نماینده فیروزآباد با 14 غیبت،188 تاخیر و 3 نطق پیش از دستور، محمد سقایی نماینده استهبان با 5 غیبت، 170 تاخیرو 1 نطق پیش از دستور، عبدالرضا مرادی نماینده نورآباد ممسنی با 2 غیبت، 170 تاخیرو 3 نطق پیش از دستور، سید احمدرضا دستغیب(علی اصغر) نماینده شیراز با 2 غیبت، 167تاخیر و 5 نطق پیش از دستور، حسن شبان­پور نماینده مرودشت با 2 غیبت، 39 تاخیر و 4نطق پیش از دستور و ابوالقاسم رحمانی بدون هیچ گونه غیبت، 121 تاخیر و 4 نطق پیشاز دستور سید عنایت ا... هاشمی با یک غیبت، 47 تاخیر و 4نطق پیش از دستور را درکارنامه خود دارند.

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 380 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1390 ساعت: 22:58

روزجمعه آخر بهمن امسال به عنوان خبرنگار رفتم به ساختمان کتابخانه مرکزی فارس درشیراز که قرار بود وزیر ارشاد هم برای سخنرانی در ششمین جشنواره شعر فجر بیاید.

ساختمانیکه از بیرون نمایی سنتی دارد ولی وقتی وارد آن می شوی بوی مدرنیته از نمای داخلیآن به مشام می رسد. نه این که بگویی میان سنت و مدرنیته بلکه مدرنیته ای در لباسسنت.


روزجمعه آخر بهمن امسال به عنوان خبرنگار رفتم به ساختمان کتابخانه مرکزی فارس درشیراز که قرار بود وزیر ارشاد هم برای سخنرانی در ششمین جشنواره شعر فجر بیاید.

ساختمانیکه از بیرون نمایی سنتی دارد ولی وقتی وارد آن می شوی بوی مدرنیته از نمای داخلیآن به مشام می رسد. نه این که بگویی میان سنت و مدرنیته بلکه مدرنیته ای در لباسسنت.

ازپله های ساختمان پایین می رویم. انگار زیرزمینی است که قرار است دخمه شعر شود. یاشعر جایگاهش در این زیر زمین هاست.

واردسالن همایش ها که می شویم اولین چیزی که به چشم می آید، این است که چند شاعر نامیکشور و  استان درست روبروی درب ورودی رویزمین نشسته اند. وقتی وارد می شوی تازه متوجه می شوی که سالن پر است و حتی کنارههای دیوار نیز عده ای که تقریباً همه جوان هستند ایستاده اند. قیافه ها نه بوی روشنفکریدارد نه بوی سنت. همه ساده و بی آلایش.

معاونفرهنگی ارشاد دارد داد سخن می دهد از این که صبح شعر دخترک نوجوانی در باب انقلابکه سنش نه به انقلاب می خورد و نه حتی دفاع مقدس و شاید دوران سازندگی او را بهخود آورده است که این نوجوان بهتر از خودش پیام های انقلاب را درک نموده است.

بیژنارژن شاعری از شعرای نامدار فارس اولین شاعری بود که شعر خواند. بهرامی شعرش رامحکم خواند.

دکترآنجلی تو از ایتالیا شعری نخواند اما متنی را از جیبش در آورد تا بخواند. قیافهساده و ایرانی اش و هر چند در تلفظ کلمات کمی مشکل داشت اما سخنش بوی گلستان سعدیداشت: شعر زیبایی مطلق هستی را در من زنده کرد. خارج از هر مکتب و قومیتی.

دارنگشاعری از استان بوشهر این گونه شعرش را آغازید:

جسمتاگر نیست روحت زنده است

وسپس شعری را در وصف شهدای مفقود الاثر خواند: هر پاره استخوان  گمگشته تو استخوانی است که در گلوی دشمن مانده است

حمیدیمعاون فرهنگی ارشاد و معاون اجرایی شعر فجر نیز در این مراسم گفت: امسال بر اساسسیاست تمرکز زدایی جشنواره را در 9 منطقه کشور برگزار کردیم. که کرمانشاه به دلیلمصادف بودن با هفته وحدت اولین و شیراز اخرین بود. و ادامه و پایان کار در تهرانبرگزار خواهد شد.

اوادامه داد: قرار بود 750 شاعر شعرخوانی داشته باشند که به دلیل استقبال از اینهمایش به 840 شعرخوانی افزایش یافت.

حمیدیدر پایان گفت: از امسال دبیرخانه جشنواره شعر فجر به منظور سامان بخشیدن و ارتباطبا شاعران دائمی شده است و بانک اطلاعات را برای شاعران راه اندازی خواهیم نمود.

دبیراجرایی این جشنواره در پایان از حضور شاعران 14 کشور در این جشنواره تشکر کرد و باگله از رسانه ها گفت: به قول مقام معظم رهبری شعر میراث ملی است و این را بایدبدانید که شعر ما وارداتی نیست بلکه صادراتی است و بسیاری از کشورها تحت تاثیرشعرهای فارسی هستند اما رسانه ها کم توجهی و بی اعتنایی می کنند. و به فیلم کههنری وارداتی است توجه زیادی می شود.

دکترغلامرضا کافی شاعری بعدی بود که شعر خوانی کرد:

کهگذشتیم از سیاهی تا به روشنی رسیدن- در تاریکی رو بستیم، ظلم و ظلمت رو شکستیم

سعیدبیابانکی شاعر مشهور اصفهانی نیز سخنانش را این گونه اغازید که: بسیار متاسفم کهخارجی ها فارسی را بهتر از ما سخن می گویند ولی ما انگلیسی را ....

ویبا اشاره به اجناس چینی هم شعر طنزی خواند که با حضار را به ابراز احساسات برانگیخت:زشت است این که گیر سر از چین بیاوریم....

ضیاءقاسمی از افغانستان دومین شاعر خراجی بود که در این مراسم شعر خواند.

احدده بزرگی شاعر پرآوازه فارس قبل از استاندار بر سن رفت و گفت: یونسکو شیراز رادومین شهر صادر کننده شعر اعلام نموده است.

اینجمله ده بزرگی استاندار را به واکنش لحظه ای برانگیخت و ده بزرگی مسئولین را مقصردانست.

دهبزرگی ادامه داد: هر کسی از ادبیات حمایت نکند پیرو ولایت فقیه نیست چون انقلاب ماانقلابی فرهنگی بوده است. و ادبیات ما ادبیاتی است که امروز در دنیا صدا دارد.امام با ادبیات ما انقلاب را صادر کرد.

دهبزرگی دو شعر یکی در مضمون انقلاب و دفاع از حریم ولایت فقیه با ابیاتی چنین: گرچهآیینه دار مهتاب است- همچو عکس آفتاب در قاب است

وهمچنین درباره بیداری اسلامی و قیام مردم بحرین : این بود ذکر مردم بحرین- لعنتخدا بر خادم الحرمین

دراین جشنواره خواند

مجریبرنامه که میان هر شعرخوانی خود شعری را تلاوت می نمود این بار همچنان که استانداردعوت می کرد تا سخنان خود را بگوید از استاندار خواست تا در مورد خانه شعر فارسنیز تصمیمی بگیرد.

استاندارکه پشت تریبون قرار گرفت، در ابتدا با اشاره به سخنان ده بزرگی گفت: شیراز اولینصادر کننده شعر در جهان است و یونسکو باید بپذیرد که اشتباه کرده است.

عابدیندر جواب به خواسته مجری نیز گفت: انشاءا... با همت استانداری و پیگیری اداره ارشادفارس اولین خانه شعر را در یکی از خانه های سنتی شیراز تاسیس خواهیم کرد و سال آیندهاین همایش در آن جا برگزار خواهد شد.

اینسخنان صدق عابدین با تشویق شاعران و حاضران در جلسه قرار گرفت.

قاسمآهنین جان یکی دیگر از شاعران حاضر با تاکید بر بیداری اسلامی مردم منطقه و  سکوت بین المللی درباره غزه چنین سرود:

غزهتیر- غزه تک تیر- حصار آتش- آرامش در بند- با این همه تو چشمانت چشمان گرگ

فائزهزهرامیرزا از پاکستان نیز در ابتدا با تبریک سی و سومین سال پیروزی انقلاب اسلامیدر ایران آن را جشن اسلامی انقلاب خواند و برای آن چنین خواند: جشم پیروزی کنون درملک ایران آمده

ویبا اشاره به شعار ا...اکبر در انقلاب نیر چنین سرود: نعره ا...اکبر رفته تا بامفلک

ویهمچنین شعری را که صبح همان روز در مقبره حافظ سروده بود به حافظ تقدیم کرد: حافظشیرین سخن را صد سلام عاشقان

امااز جالب تر این بود که مجری جلسه از امام جمعه بیضا دعوت نمود تا شعرهای خویشبرخواند. حضار همه منتظر بودند تا ایشان نیز همچون دیگران از آخر سالن وارد شودولی در کمال تعجب از پشت پرده به در آمد و حضار را چند لحظه ای به خنده واداشت.مجری جلسه هم ان را از کرامات شیخ ما خواند که بر خنده حضار افزود. او که خود راتنها شیخ جشنواره خواند شعرهایش را با شعر طنزی در باره فوتبال آغاز کرد: چندی استکه خود را به تغافل زده ایم- بیهوده به یک توپ همه زل زده ایم

حاضرانشیخ شاعر را به شدت با کف زدن تشویق کردند. شیخ شاعر همچنین بخشی از شعرهایش را کهدرباره مشکلات مردم بیضا سروده و در خطبه های نمازجمعه ان شهر خوانده بود را برایحاضران بازگو کرد.

روحالله طباطبایی نیز با تمسخر گرفتن فتنه بی بی سی این چنین خواند: امروز پدرم راست یا دروغ ماهواره بی بی سی- آن را خاموش کرد تا ببیند ماهواره امید

ویبا اشاره به ترور شهید احمدی روشن این سرود: بی بی سی را خاموش نکرده اند- باز همشهید آورده اند- شهید هسته ای

سعیدیوسف نیا تنها شاعری بود که در آن جلسه شعری در باب عرفان و رهایی از قفس دنیاخواند.

آخریننفر این جشنواره پرفسوری از گرجستان بود که کارش ترجمه اشعار فارسی به گرجی است.او به خواندن یک شعر فارسی که استادش به گرجی ترجمه کرده بود اکتفا نمود.

10دقیقه ای از اذان می گذشت که از سالن بیرون آمدیم. داشتیم از ساختمان بیرون میآمدیم که بانویی را پشت در نمازخانه قامت نماز بسته بر سنگفرش جلوی نمازخانهدیدیم. دستگیره های نمازخانه را که فشردیم فهمیدیم که بسته است. در همین حین بودکه معاون فرهنگی از راه رسید و وضعیت را مشاهده کرد.

درحیاط سازمان اما تنی چند از شاعران پیشکسوت و معروف را دیدیم که ایستاده سیگار میکشند.

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 392 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1390 ساعت: 22:51

بسم الله

امروز ظهر شبکه استانی فارس فیلم سینمایی را پخش نمود به عنوان « ای ایران».

شاید برای بسیاری از مردم کازرون و علی الخصوص خشت دیدن این فیلم یک خاطره را در اذهان آنان زنده می کرد. خاطره انقلاب در خشت.



انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 342 تاريخ : جمعه 21 بهمن 1390 ساعت: 21:28

 

روستاییان اطراف دریاچه پریشان مشاهده میکنند که از بستر دریاچه دودهایی متصاعد میشود. و این امر را به مسئولین میرسانند.

این خبر که پریشان خودسوزی آغاز کرده است به سرعت خبرگزاریهای شهرستانی و استانی و کشوری و حتی بینالمللی را به سمت خود میکشاند. با اعلام این خبر از سوی صدا و سیما و سایر خبرگزاریها اطراف پریشان پس مدتها مملو از جمعیت میگردد که آمدهاند تا ببیند چه خبر است.

در همان روزها خبرنگار ما هم به سوی پریشان رفت.

مردمی که آمده بودند تا جسم بیجان پریشان را ببیند. اول گمان کردم حالا چقدر نارحتند. یا آمدهاند تا یک حادثه کم نظیر را از نزدیک ببیند. اما در مدت کمی متوجه شدم که نه آمدهاند تا حلوای پریشان را بخورند و بروند و دریغ از یک فاتحه که نثارش کنند. خانوادههایی که آمده بودند و در کنار پریشانی که خود از درون میسوزد، آتش برپا کردهاند. بگو بخندها براه است. و دریغ از یک نفر که حتی آهی بکشد از این خشکی پریشان.

خیلی طول نکشید که خبری دیگر منتشر شد. آتش سوزی در پریشان این بار عمدی. آری همین خانوادههایی که بر پیکر بی جان پریشان ما هر روز میروند و گاه به پایکوبی میپردازند آتشی را افروختند و وقتی دیدند که آتش بر نیزارهای خشکیده پریشان افتاد و گسترش یافت به سرعت محل را ترک کردند. هرچند به همت نیروهای محیط زیست به سرعت خاموش شد.

این امر باعث شد تا نیروهای آتشنشانی نیز در محل حضوری دائم پیدا کنند.

اما...

اما جای بسی تاسف است.

و سکوت.

 

 

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 357 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1390 ساعت: 22:28

 

عبرتهای 9 دی؛

حماسهای پس از عاشورا

 می خواهم این بار از زاویهای دیگر به 9 دی نگاه کنیم. زاویهای که با گذشت 2 سال از این حماسه ملی دینی هرگز دیده نشد.

از دو زاویه و از دو منظر که در واقع قیاسی است برای این حماسه با حماسههای دیگر تاریخ شیعه.

انتشار: هفته نامه شهرسبز دی ماه 90- کازرون نما -


 می خواهم این بار از زاویهای دیگر به 9 دی نگاه کنیم. زاویهای که با گذشت 2 سال از این حماسه ملی دینی هرگز دیده نشد.

از دو زاویه و از دو منظر که در واقع قیاسی است برای این حماسه با حماسههای دیگر تاریخ شیعه.

1- قیام توابین و مختار :

به شباهتهای این دو حماسه دقت کردهاید .

برای این که شباهتهای آنها را با هم بیان کنم باید به 10 سال قبل از فتنه 88برگشت کنیم.

آری درست است سال 1378. و فتنه کوی دانشگاه. که اگر از آن حادثه عبرت گرفته بودیم فتنهای دیگر جای مجال نمی یافت.

سال 78 و در ایامی که آتش فتنه از سوی نیروهای سیا در ایران میرفت تا شعلهور شود؛ رهبری یک سخنرانی نمود و مردم به صحنه آمدند. در روز 23 تیرماه؛ و حمایت خودشان را از رهبری و نظام اعلام کردند. در واقع به ندای هل من ناصر رهبری لبیک گفتند. و یک هفته نشده، فتنه خاموش شد.

اما در فتنه 88 روزی که رهبری خطبه خواند:

روز تاسوعا چو شد رهبر خطیب

بانگ زد چون جد خود حیدر نهیب

من حسینی هستم عاشورانیم

بیم طوفان نیست من دریاییم

روزی بود که اصحاب فتنه را جمع کرده بود و  حجت را بر آنها تمام نمود.1

و با این کار حجت بر همه تمام شده بود. دیگر جای تردید برای کسی نباید باقی میماند. اما در آن تاسوعایی که دشمن آمده بود تا سران سپاه امام را تطمیع کند فریاد »اَین عمار «شنیده نشد. و اگر در همان روزها لبیک گفته می شد این همه خسارات مادی و معنوی را نظام جمهوری اسلامی و مردم متحمل نمیشدند. در واقع در کربلای آن روز نظام جمهوری اسلامی، حسین بود که لب تشنه فریاد هل من ناصرش از زبان سید علی برخواست.

اما لبیک به این ندا 6 ماه بعد شنیده شد. همان کاری که توابین انجام دادند.

پس از آن که امام خویش را در کربلا تنها و بی یار رها ساختند تا شربت شهادت نوشید.

گفتن این مساله بدان معنا نیست که این حماسه ارزشی نداشت. بلکه بدان معناست که اگر همان روز به ندای رهبرمان لبیک میگفتیم این همه خسارات را متحمل نمیشدیم. آن چنان که در فتنه 78 با حضور به موقع خویش در 23 تیر ماه فتنه را خاموش کرده بودیم. همچنان که آل امیه بعد از شهادت حسین بن علی با همین قیامها کاخش ویران شد. اما باید گفت هر چند نوشدارو دیر رسید اما شانس آوردیم و خدا ما را یاری کرد که ان تنصروا ا... ینصرکم و یثبت اقدامکم.

2- صفین:

فتنه 88 شباهتی با یک حادثه دیگر هم دارد. جنگ صفین....

جنگ صفین را به دنبال جنگ جمل راه انداختند. که اگر خواصی چون طلحه و زبیر و عایشه در جمل علیه علی خروج نمیکردند معاویه نمیتوانست علیه علی اقدامی کند. و اگر هم میکرد خساراتش از این مقدار کمتر بود.

هرچند امثال زبیر با آغاز جنگ و امثال طلحه در هنگامه جنگ به خطای خویش پی بردند اما دیگر دیر شده بود زیرا با شایعات و شبهه افکنیهایی که در ذهن جامعه اسلامی علیه امام خویش انداختهاند نه تنها راه را برای حرکت امثال معاویه باز کردند که کینه دیرینه با اسلام داشتند بلکه آحاد جامعه اسلامی را برای همیشه در شک و تردید و افتراق نگه داشتند.

در جنگ صفین، در ابتدای کارزار، امیرالمومنین حکمیت قرآن را پیش میکشد تا از بروز جنگ و درگیری جلوگیری نماید. اما معاویه به خیال این که قدرت بیشتری دارد و علی در نقطه ضعف است این امر را رد می کند. و زمانی که مالک را پشت خیمهاش میبیند قرآن را بر نیزه میسازند که آی حکمیت!!!

و حالا ....

هنوز نتیجه انتخابات تمام نشده که چه عرض کنم؛ بهتر است بگویم هنوز انتخابات تمام نشده همین خواص جملی، شتر جمل را هی کردند.. تا اصحاب شام راه را این بار سریعتر بپیمایند و از این فتنه سوءاستفاده کنند.

هنوز بیش از 2 روز از آغاز اعتراضات و اتمام انتخابات نگذشته بود که رهبری خود به حکمیت نشست و همه طرفهای قضیه را فراخواند که حرف حسابتان چیست. اما متاسفانه فتنهگران نه در آن جلسه و نه پس از آن به گمان این که پیروز هستند حکیمت رهبری را مقبول ندانستند.

اما اکنون پس از دو سال از آن قضایا و در حالی که میرود اثری از آنها و جریان سبزشان نباشد به ظلمی که علیه نظام جمهوری اسلامی کردند اعتراف میکنند 2و از آن سو فراخوان نامه نویسی به رهبری و حکمیت ایشان را دارند3. که این نامهها چون همان قرآنهایی است که معاویه بر نیزه کرد.

اما از این سوی نیز کسانی دم از ایرانیت میزنند. که احتمالاً نقش همان اشعثها را دارند بازی میکنند. هرچند به ظاهر سرباز ولایت خود را قلمداد نمایند.. و این امر بصیرت میخواهد که از این سوی نیز نلغزیم.

 ما سکوت کردیم هنگامه فریاد ولی امرمان و تنهایش نهادیم تا نظام را در کربلای فتنهشان، ذبح کنند و آن گاه در عاشورای حسینی لرزه بر انداممان افتد؛ وقتی که میشنویم طلبهای را در خیابان کتک زدند و عریانش ساختند....

وقتی بانوی محجبهای را در عاشورا هتک حرمت کردند...

وقتی نامههای دروغین نوشتند و وقتی دروغشان عیان شد در سکوت خبری خود تکذیبش کردند4 که هم بگویند خود تکذیب کردیم و از آن سوی خوراک رسانههای شیطان را از دهانشان نگیرند که حقی دارند بر گردن آنان...

آری عاشورا به داد ملت رسید تا چشمها باز گردد...

هرچند سربازان معاویه در لباس یاران علی در آمدند و کهریزک ساختند و ....

یاران چشمها باز کنید تا حقایق را ببینید که ما در فتنه 88 عاشورا نکردیم که در عاشورا ماندیم و سکوت کردیم تا عاشورا تکرار شود...

هرچند از مدعیان اصلاحات که در دوران حاکمیتشان علم عزای حسین را زیر پا نهادند و حسین را نه تشنه عشق الهی و خدمت و هادی امت که تشنه قدرت می خواندند... همان ها که عزای حسین را جهل خواندند و  سینه زدن را نه پاسداشت پیروزی خون بر شمشیر که شکست حسین تفسیر کردند... همان ها که در همین شهر خودمان به بازاریان و کسبه گفتند که در عاشورا و تاسوعا بازار تعطیل نکنید5 و وقتی مردم تعطیل کردند و کسی حرکت آنها را به نقد کشید از او شکایت کردند. مدعیان آزادی بیان. نقدی کوچک را هم تحمل ننمودند. این امور از این آدم ها بعید هم نبود....

از 9 دی باید عبرت گرفت. نه آن که بر آن غره شد.

 

پینوشت:

1-دعوت رهبری از کاندیداها و جلسه با نمایندگانشان 26 خرداد 88

2- خاتمی؛ سایت بالاترین تیر 90

3-سایت محمد نوریزاد نامه 15

4- مهدی کروبی روزنامه اعتماد آذر 88

5- فرمانداری کازرون محرم 81

 

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 350 تاريخ : جمعه 9 دی 1390 ساعت: 10:33

دی ماه یادآور خونین کربلایی است که بسیاری از عاشقان را به رقص خون واداشت. کربلای ۴ دو عملیات بس خونین که تنها در یک ساعت از  این عملیات بیش نگذشته بود که بسیاری از سرداران بی سر به سجده عشق رفتند . در دریای اروند به بی کرانه شدن پیش رفتند و والاترین فرماندهان و سرداران عروس شهادت را در آغوش گرفتند. شبی که به زعم بسیاری از رزمندگان آن را یلدای جبهه و جنگ می دانند. شبی که تا صبح شد عزیزترین دوستانشان را خونین در آغوش گرفتند.

به یاد عموی شهیدم شهید علیرضا اسدزاده که در عملیات کربلای4 ، حین عقب نشینی در اروند گلوله گلویش را شکافت. همان گلویی که روزگاری وقف حسین و کربلا بود. او در دریا، چون مولایش با گلویی پاره پاره لبیک اللهم لبیک را سر داد و به مولایش پیوست.

 انتشار: داستانک -شعر نو -


دی ماه یادآور خونین کربلایی است که بسیاری از عاشقان را به رقص خون واداشت. کربلای ۴ دو عملیات بس خونین که تنها در یک ساعت از  این عملیات بیش نگذشته بود که بسیاری از سرداران بی سر به سجده عشق رفتند . در دریای اروند به بی کرانه شدن پیش رفتند و والاترین فرماندهان و سرداران عروس شهادت را در آغوش گرفتند. شبی که به زعم بسیاری از رزمندگان آن را یلدای جبهه و جنگ می دانند. شبی که تا صبح شد عزیزترین دوستانشان را خونین در آغوش گرفتند.

و امروز در آستانه بیست و پنجم سالگرد کربلای ایران و عاشورای کربلا می نویسم:

شب بود

تار و سیاه

سرد و خموش

در پای آتش هیزم

که برفروخت

شمعی شد و به انجمن نوری فروخت

گرمای گفتمان دایی

گرفت حال

می گفت از عروسی یلدا

عروس درد

در آن شب سیاه

تاریک و سرد

شب بود و وحشت و دنیا به یک طرف

خورشید و راستی و بهشت سوی دگر

شهزاده های شهر

آماده از برای حجله خویش

بر دست و پای خویش حنا بسته از صفا

و آن از برای یلدا عروس شان

از خانواده شهادت و از دشت نینوا

دامادهای شهر بر کرانه رود

بر گیسوان سپید عروس

لبخند می زدند

یلدا عروس شهادت چنین بگفت

هر کس زند به گیسوانم حنای خون

امشب همو به حجله عشق می کشم

یلدا عروس شب سرد

بنشسته بود

دامادهای جوان در پیش رو

یک یک سوار قایق عشق می شدند

بر رود چو موج به پیش می شدند

هر کس در این مسابقه بر رقص خون نشست

او برده بود عروس شهادتش

زیرا طریقت عشق است رقص خون

دامادهای جوان

عاشقان شیدایی

در خون نشسته

به رقص جنون شدند

با خون خویش گیسوانش حنا زدند

رنگی که تا ابد جاوادن شدند

ما مانده از شب دامادهای خون

وقتی که دیده ایم این همه را غرقه خون

دیوانه گشته

و مردیم والسلام

یلدا درون خون به خونابه شست

وقتی که دید جوانا به خون شدند

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 373 تاريخ : پنجشنبه 1 دی 1390 ساعت: 19:11

بسم الله الرحمن الرحیم
در نطراتی که برای مصاحبه با آقای اثنی عشری گذاشته شد بود، یکی از دوستان به نام مجتبی مصطفوی نظری را گذاشته بودند که به دلیل آزادی بیانی که به آن قایلم آن را جزو نظرات گذاشتم.
اما سخن ایشان را دچار یک مغلطه می دانم بنابراین در پی آن شدم تا نقدی هرچند کوتاه بر آن بنویسم.
از ایشان و همه کسانی که با خواندن مطالب اینجانب و دادن نظرات خویش مرا در هرچه بهتر شدن یاری می رسانند تشکر و قدردانی می کنم. و بایستی بگویم که دادن جواب و یا نقد به نظرات شما تنها از این جهت است که گمان می کنم نقدی بر آن وارد است و اگر دوستان چنین اعتقادی ندارند می توانند با دادن نظرات خود مرا از این وهم و گمان بدر آرند. و از همه مهمتر این که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم بارها و بارها می فرمایند که انسان ها اکثراً از وهم و گمان خود پیروی می کنند و من نیز همچون بقیه.
انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 292 تاريخ : جمعه 5 فروردين 1390 ساعت: 16:42

خبرنامه